- نویسنده: نبی خلیلی
باخت در انتخابات جورجیا و پیشتر از آن باخت در انتخابات ریاست جمهوری ثابت کرد که حزب جمهوریخواه در بدترین شرایط تاریخ حیات سیاسی خود قرار گرفته است. و حالا تظاهرات طرفداران ترامپ با حمله به پارلمان امریکا و خرابی هایی که به بار آوردند بزرگترین ضربه تمام کننده را به حیثیت این حزب وارد کرد.
سلسله شکست های جمهوریخواهان البته در اینجا ختم نخواهد شد چرا که ترامپ پس از این، بخشی از طرفداران حزب را به دنبال خود خواهد کشاند تا بدین طریق آن را به مفتضح ترین وضع گرفتار کند. مسلم است که ترامپ هرگز نتیجه افتضاح های به بارآمده را نمی پذیرد و به جای آن حزب جمهوریخواه و تعدادی از اعضای شناخته شده اش را به عنوان افراد خاین به رای ملت، که از او پشتیبانی نکردند، معرفی خواهد کرد. علاوه بر آن، او با عقده ای که از شکست های سیاسی خود برداشته است، از یک طرف و از طرف دیگر دلگرمی طرفداران، به حضور خود در صحنه سیاست ادامه خواهد داد که این خود باعث شکست دیگری در حزب جمهوریخواه خواهد شد.
با این اوصاف به نظر می رسد که حزب جمهوری خواه راه درازی را برای بازسازی و بازگشت به صحنه رقابت در پیش داشته باشد. راهی که شاید سال ها و یا هم دوره های متمادی را دربر بگیرد و شاید هم به فروپاشی این حزب بینجامد. این ها همه تاوان تصمیم این حزب برای معرفی ترامپ به عنوان کاندید خود برای انتخابات ریاست جمهوری 2016 بود. فردی که به عنوان یک سرمایه دار مطرح بود تا سیاستمدار با ویژگی های اخلاقی و رفتاری غیرقابل قبول جامعه محافظه کار و اخلاق مدار امریکا.
اصولا ترقی یک سیاستمدار در غرب و کشورهای با بنیادهای سیاسی مستحکم در دامن حزب صورت می گیرد. به همین دلیل زمانی که فردی از طرف حزب به جامعه معرفی می شود، به معنای تضمین تمام عیار است. یعنی که حزب او را در میدان های گرم و سرد به آزمون گرفته و از توانایی و همچنین سلامت او مطمئن است. اما برخلاف این رویه، حزب جمهوری خواه با معرفی ترامپ به عنوان کاندید خود در انتخابات ریاست جمهوری، با این حساب که به هر قیمتی شده در انتخابات برنده شود، قمار بزرگی را مرتکب شد که تاوان باخت آن، هم برای حزب و هم برای دیگران بسی سنگین بود.