نسل‌کشی هزاره‌ها در افغانستان از منظر حقوق بین‌الملل و حقوق داخلی



نسل­‌کشی یکی از وحشتناک­‌ترین جنایاتی است که جامعۀ بشری با آن رو به ­رو بوده و هست. این جنایت حق حیات انسان را که دسترسی به سایر حقوق بشری افراد را امکان‌­پذیر می­‌سازد نقض می‌­کند. به همین لحاظ نسل­‌کشی ­نقض تمامی حقوق بشری انسان است. جنایت نسل­‌کشی هم در رویۀ بین­‌المللی و هم در معاهدات بین­‌المللی و اساسنامه­‌های دادگاه‌­های بین‌­المللی کیفری به عنوان یک جنایت شناخته شده است. اسناد بین­‌المللی گوناگون از معاهدۀ بین­‌المللی پیشگیری و مجازات نسل­‌کشی (1948) گرفته تا اساسنامۀ دیوان بین­‌المللی کیفری (1998)، در حمایت از موجودیت و هویت گروه‌­های در معرض نسل­‌کشی از تمامی دولت­‌های جهان می‌­خواهند که تدابیر تقنینی و قضایی لازم را برای پیشگیری از این جنایت، محاکمه و مجازات عاملان آن به کار ببندند. در افغانستان به عنوان کشوری که از گروه­‌های مختلف قومی، نژادی و مذهبی تشکیل یافته است؛ هزاره­‌ها یکی از گروه­‌هایی هستند که سالیان درازی است به لحاظ قومی، نژادی و مذهبی در معرض جنایت نسل­‌کشی قرار داشته‌­اند. این در صورتی است که  افغانستان کنوانسیون پیشگیری و مجازات نسل­‌کشی، اساسنامه رم، میثاق بین‌­المللی حقوق مدنی و سیاسی را تصویب و همچنین به عضویت دیوان بین­المللی کیفری درآمده است، بناء اجرای این معاهدات از تعهدات دولت افغانستان به شمار می­رود.

  نویسنده: زینب صابری

مقاله کامل را از لینک ذیل دانلود و مطالعه نمایید.