سه روز پس از دوران پس از انتخابات دونالد ترامپ، تماسهای مکرر نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو با رئیسجمهور منتخب، نشانهای از احیای یک همکاری حیاتی در زمانی پیچیده است. با شعلهور شدن آتش در غزه و لبنان، سوال این نیست که آیا ترامپ از سیاستهای سرسختانه نتانیاهو حمایت خواهد کرد یا نه، بلکه این است که تا چه حد برای شکل دادن به نتیجه در خاورمیانهای که به شدت تغییر یافته است، پیش خواهد رفت.
دونالد ترامپ در یک چهارشنبه انتخاب شد و از آن زمان، بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تاکنون سه بار با او صحبت کرده است. اولین تماس بلافاصله پس از انتخابات صورت گرفت که طی آن نتانیاهو به ترامپ تبریک گفت و آن را بهعنوان «بزرگترین بازگشت در تاریخ» توصیف کرد. تماسهای بعدی نیز از اهمیت قابل توجهی برخوردار بودند، اگرچه جزئیات این مکالمات از سوی تیم ترامپ محدود باقی مانده است. با این حال، نتانیاهو نگاهی به محتوای گفتگوها ارائه داده است.
نتانیاهو اظهار داشت: «سه بار با رئیسجمهور منتخب دونالد ترامپ صحبت کردهام. اینها گفتگوهای خوبی و بسیار مهمی بودند. هدف از این گفتگوها تقویت بیشتر اتحاد قوی بین اسرائیل و ایالات متحده بود. ما در همه جنبهها تهدید ایران و خطراتی که به همراه دارد را از یک دیدگاه میبینیم. علاوه بر این، فرصتهای بزرگی را در زمینههای صلح و گسترش برای اسرائیل میبینیم.»
نقاط مشترک و اولویتهای استراتژیک گفتگوها بین ترامپ و نتانیاهو به نظر میرسد که بر دو موضوع اصلی متمرکز هستند: تهدید ایران و مسیر اسرائیل در میانه درگیریهای جاری. تکرار این تماسها – سه مکالمه در پنج روز – نشان میدهد که نتانیاهو توجه ترامپ را به خود جلب کرده و سوال اینجاست که آیا ترامپ از دستورکار کامل نتانیاهو حمایت خواهد کرد؟
در دوران قبلی ریاست جمهوری ترامپ، روابط ایالات متحده و اسرائیل بهطور قابل توجهی قوی بود. او نقشی کلیدی در میانجیگری توافقنامه ابراهیم داشت که به عادیسازی روابط اسرائیل با چند کشور عربی انجامید و همچنین سفارت ایالات متحده را از تلآویو به اورشلیم منتقل کرد. ترامپ همچنین از توافق هستهای ایران خارج شد و تصمیم خود را بر اساس اطلاعات نتانیاهو اتخاذ کرد. بهطور قابلپیشبینی، نظرسنجیها نشان داد که ۷۰ درصد از اسرائیلیها از بازگشت ترامپ به قدرت حمایت میکنند، و این بازتابی از انتظارات امیدوارانه برای تداوم سیاستها است.
جنگ غزه و پیچیدگیهای منطقهای علیرغم خوشبینی نسبت به تأثیر ترامپ، شرایط فعلی چالشهای جدیدی را به همراه دارد. خاورمیانه از دوره اول ریاست جمهوری او تغییر کرده است. اسرائیل درگیر جنگ در غزه است و همچنین عملیات نظامی در لبنان دارد. این واقعیت با موضع ضد جنگ ترامپ در تضاد است؛ او اغلب عنوان کرده که جنگها هزینهبر هستند و بر مشارکت محدود ایالات متحده در درگیریهای خارجی تأکید کرده است. گزارشها حاکی از آن است که ترامپ به نتانیاهو توصیه کرده است که جنگ غزه را به سرعت به پایان برساند تا از یک درگیری طولانی مدت جلوگیری کند.
این توصیه نتانیاهو را در یک موقعیت دشوار قرار میدهد. اولویت او نابودی حماس است، هدفی که به احتمال زیاد با توجه به ترکیب سیاسی ائتلاف او که تحت تأثیر احزاب راستگرای افراطی است، کنار نخواهد گذاشت. نتانیاهو باید خطرات را ارزیابی کند: پذیرش پیشنهاد ترامپ برای پایان سریع جنگ میتواند رهبری او را تضعیف کند، اما ادامه درگیری ممکن است روابط ایالات متحده و اسرائیل را تحت تأثیر قرار دهد.
فشار بایدن برای راهحل دولت فعلی جو بایدن نیز خواستار پایان دادن به خصومتها است. او قرار است با رئیسجمهور اسرائیل در کاخ سفید دیدار کند تا در مورد جنگ غزه و عملیات در لبنان گفتگو کند. گزارشها نشان میدهد که بایدن مشتاق به ایجاد آتشبس و آغاز مذاکرات است، اگرچه همکاری اسرائیل در این زمینه نامشخص است.
نقش قطر در پشت صحنه یکی از شرکتکنندگان مهم و در عین حال ساکتتر در این سناریو قطر است که بهطور تاریخی بهعنوان واسطه بین اسرائیل و حماس عمل کرده است. اخیراً قطر مذاکرات آتشبس را به حالت تعلیق درآورده و اعلام کرده که تنها زمانی آنها را از سر میگیرد که هر دو طرف تعهد واقعی نشان دهند. اگرچه جزئیات کم است، گزارشها حاکی از آن است که این تعلیق تحت تأثیر فشار واشنگتن بر قطر برای محدود کردن فعالیتهای حماس در دوحه بوده است. همچنین شایعاتی در مورد توافقی وجود داشت که در آن قطر حماس را به بستن دفتر سیاسی خود در این کشور تشویق کند – ادعایی که قطر آن را نادرست دانسته است.
راه پیش رو دولت بایدن مشتاق است تا به این درگیری پایان دهد، اما مقاومت نتانیاهو در برابر سازش، اوضاع را پیچیده کرده است. در همین حال، ترامپ، که احتمالاً خود را برای بازگشت به ریاست جمهوری آماده میکند، به نظر میرسد آماده است تا با این مسائل بهطور مستقیم برخورد کند. ماههای آینده برای آینده ژئوپلیتیکی غرب آسیا تعیینکننده خواهد بود و احتمالاً استراتژیها و اتحادهای جدیدی را شکل خواهد داد.