دومین بار است که برای تهیه گزارش و توزیع کمکها به مناطق زلزلهزده هرات میرویم، بار نخست طالبان مانع توزیع کمکها شده و هر چه داشتیم را گرفتند. گفتند خودشان توزیع میکنند، حق تهیه گزارش و دسترسی به مناطق زلزلهزده و مردم را هم ندادند. این مصادف بود با روزهایی که زندهجان کانون توجهات و کمکرسانیها بود.
بار دوم به مناطقی رفتیم که از لنز دوربینها بیرون افتاده بود و در پروسه کمکرسانی شامل نمیشدند. این مناطق اغلب شیعهنشین بوده و از ذرهای یاریرسانی، محروم شده بودند. در قریههای خواجه سربر، نوآباد نقره، رزشک و شهرک احمدی اکثریت خانهها فرو ریخته یا شکافهایی برداشته بودند که با کمترین تکانی همه مخروبه میشدند. اینخانهها به هیچ وجه قابل سکونت نبوده و اهالی این روستاها همه در فضای باز بدون دریافت کمکی شبهای سرد را به روزهای ناامیدی و روزهای انتظار را به شبهای تاریک و بیرحم میسپردند. غذا، سرپناه، البسه، لوازم بهداشتی و سایر اقلام ابتدایی از همهی این ساکنان دریغ شده بود. اهالی این قریهها که تماما زحمتپیشه و کارگراند، اظهار میدارند که 15 روز است در همین بلاتکلیفی به سر میبرند و نمیدانند با این بحران چه میباید بکنند. آنها میگویند به شدت نگران هستند چرا که اکثریتشان کارگر روز مزد بوده و به سختی قادر بودند لقمه نانی فراهم آورند اما اینک نه لقمه نانی دارند، نه سرپناهی و نه لباس گرمی که در مقابل سرمای شبانه از آنها محافظت کند. داشتهیشان به گفتهی خودشان هیچ است.
قریهدارها و اربابان این روستاها میگویند تا حالا نه دولت به داد آنها رسیده و نه نهاد خیریهای و تنها کمکهای جزئی مانند چند نان گرم از سوی مردم به دستشان رسیده است.
شکایت و حرف اصلی مردم این مناطق متوجه دولت فعلی است، به باور آنها دولت نگاه دوگانه داشته و عمداً از کمک به این مناطق جلوگیری کردهاند. نابرابری در گفتهی تمام اهالی این قریهها حرف اول را میزد. آنها خاطرنشان کردند چون از قوم خاصی هستند از کمکها محروم شدهاند وگرنه چه لزومی دارد به قریهی همجوارشان که آسیبهای جزئی رسیده مساعدت شود اما سهم آنها محرومیت باشد؟!
مردم این آبادیها نگران کودکان و زنانشان هستند که در این سرمای خزانی چگونه اوضاع بغرنج را متحمل شوند.