“امارت طالبان” پذیرفتنی نیست!“امارت طالبانی” تداعیگر نظام سیاسی متحجر قشری و عقبگرای قبیلهیی است، که مردم افغانستان حدود پنج سال در کابل و بخش های بزرگ کشور حاکمیت استبدادی آن را تجربه کرده اند. در “امارت طالبان” آزادی های فردی و انسانی شهروندان این سرزمین از آنها گرفته شده بود. زنان ها و دختر ها حق کار و تحصیل را نداشتند. طالبان با قشر زن برخورد خلاف ارزش های انسانی و زن ستیزانه داشتند. آن ها حقوق اقوام و اتنیک های کشور را به رسمیت نمیشاختند. وزیر نام “امارت اسلامی” حاکمیت قبیلهای یک قوم را بالای مردم تحمیل کرده بودند. افغانستان در زمان حکومت طالبان به مرکز و پناه گاه امن تروریستان جهانی تبدیل شده بود.
حالا که از سقوط نظام طالبانی 18 سال سپری میشود، مردم افغانستان خاطره های تلخ روزگار حاکمیت طالبان را از یاد نبرده اند. امروز که مدعیان جهانی مبارزه علیه تروریزم به رهبری ایالات متحدهی امریکا با طالبان منحیث یک گروه جنگجو توافقنامهی صلح امضا کردند و برگشت آن ها را برای ختم جنگ و برقراری صلح نیاز زمان عنوان میکنند، دولت و مردم افغانستان چارهای جز استقبال از این رویکرد ندارند. بدون شک صلحی که منجر به تعدیل طالبان از یک گروه جنگی ستیزهجو به یک دستهی سیاسی که “میخواهد” خواست های سیاسیاش را از راه های مشروع بدون توصل به خشونت به دست آورد، پذیرفتنی است.
در جریان گفتوگو های 18 ماههی امریکا با طالبان گمانه زنی های زیادی در رابطه به بیرون شدن قوای امریکا از افغانستان، احتمال تسلط دوبارهی طالبان و بازگشت نظام “امارت طالبانی” اذهان سیاسیون و دیگر اقشار مردم افغانستان را مشغول کرده بود. با آن که از سویی عواملی چون تغییر شرایط و زمان، حضور نسل نو دیگر اندیش در صحنه و عدم پذیرش نظام طالبان از سوی جامعهی جهانی در گذشته، و مخالفت مردم افغانستانبه این رژیم تا حدی نگرانی بازگشت “امارت طالبان” را متنفی میکرد. از جانب دیگر دیدیم که اعلامیهی مشترک امریکا و روسیه در رابطه به امضای موافقتنامه امریکا با طالبان، رژیم “امارت طالبان” با صراحت رد کرد. همینگونه شورای امنیت سازمان ملل متحد در قطعنامهی اخیر خود که در مورد موافقتنامهی امریکا با طالبان برای آوردن صلح در افغانستان صادر کرد، “نظام امارت طالبان” را پذیرفتنی نمی داند. در یک کلام می تواند خلاصه کرد، که دنیا برای بازگشت نظام “امارت طالبان” واکنش تند نشان داد و یکدست در برابر آن موضع خودرا اعلام کرد. و بار دیگر زلمی خلیلزاد در یک صحبت تلویزیونی خود در کابل موقف امریکا و قدرت های بزرگ دنیا را در برابر “امارت طالبان” آشکارا بیان کرد.
اکنون هیأت مذاکره کنندهی جمهوری اسلامی افغانستان با پشتیبانی جامعهی جهانی فرصت خوبی دارد تا در میز مذاکره با طالبان خواست های معقول خودرا در رابظه به آیندهی نظام سیاسی، قانون اساسی، حقوق شهروندی و… به کرسی بنشاند.
امروز مصالح ملی افغانستان حکم میکند، که سیاسیون و “رهبران” افغانستان با کنار گذاشتن اختلافات سیاسی، سلیقهای و منفعت جویانهی خود برای تعیین سرنوشت شهروندان این سرزمین و نسل های آینده باهم متحد و بسیج شوند و در کمترین زمان ممکن هیأت مذاکره کنندهی متعهد به منافع ملی و متخصص را تعیین کنند. و این مسوولیت تأخیر ناپذیر سیاسیون آیندهنگر و دلسوز کشور است، که باید در انجام آن با فداکاری و از خودگذری عمل کنند.
آیا قشر سیاسی مدعی حمایت از منافع ملی ما استعداد و ظرفیت غلبه به چالش های موجود را با زیرپا گذاشتن منافع کوچک شخصی، گروهی، قومی و منطقهای خود دارد؟ منتظر میمانیم که گذشت زمان به این پرسش چه پاسخی ارایه خواهد کرد.