از وقتی که ویدیوی مصاحبه با مهدی جعفری، کودک خردسال اما متفاوت از همه را دیدم، ذهنم به این درگیر شد که داریم زندگی او را از مسیر طبیعیاش خارج میسازیم. حتا مانعی در برابر زندگی عادی و متفاوت او میشویم. او در مصاحبه با رادیو آزادی به خبرنگار گفته بود که آنها را به مکتب خود نمیبرد، چون مانع درسشان میشود. اما حالا میبینیم که رسانهها او را اینسو و آنسو میکشاند. این همان چیزی است که خود مهدی آن را نمیخواست.
همانطور که خود مهدی از همه متفاوت است، مصاحبههای او با رسانهها نیز متفاوت است. او بسیار طبیعی و آنچه که هست، صحبت میکند؛ مثل بسیاریها حتا بزرگسالان که در برابر کمره حرفهای دیکتهشده و سانسور شده تکرار میکنند، او اینطور حرف نمیزند. بر علاوه، بسیاری از سوالهای خبرنگاران از او نادرست و مشمئز کننده است. این خبرنگاران رابطهی طبیعی و خودمانی با فرد مصاحبه شونده برقرار نمیتواند، با تمام این، اما مهدی بسیار طبیعی و خودمانی صحبت میکند و پاسخ میدهد.
مهدی جعفری، در وقتشناسی و برنامهریزی زندگی خود و تسلط بر زمان، خواسته یا ناخواسته مسلط بوده. مثلی که خودش در مورد کارهایش میگوید؛ رسامیهای ساده را [حدود] یک ساعت، رسامی پیچیده را [حدود] سه ساعت انجام میدهد. علاوه بر آن، در اوقات دیگر درس میخواند ولی روزهای جمعه و زمستان بیشتر رسامی میکند. حرف اصلی و جالب توجه دیگر او این بود که او در دوران قرنطین و رخصتی مکتب، درس نخوانده ولی رسامی کرده است. اگر فرد دیگری به جای این کودک میبود و بهصورت دیکته شده صحبت میکرد، احتمالا حتما میگفت که این زمان هم درس خوانده است.
عادت بسیاری ما افغانها همین است که همواره افراط میکنیم. همین توجه نسبت به مهدی از سوی رسانهها واقعا افراط است و مانع جدی در برابر زندگی روزمرهی او ایجاد میکند. اگر میخواهیم که او پیشرفت کند، تنها دیده شدن او کمک به پیشرفت او نمیکند، بلکه او را از پیشرفت باز میدارد. رسانهها گاهی ناخواسته مشکل ایجاد میکند. مثلی که با گزارش از زندهگی یک تراجنسی در هرات، او را در معرض خطر قرار دادند. توجه بیش از حد با این روش نسبت به مهدی جعفری، او را از فعالیت اصلیاش باز میدارد. بهجای سرگردان ساختن او به رسانهها و چند مورد کمک نقدی به او، باید راه بهتری برای فراهمسازی زمینهی تعلیمات خوبتر تلاش شود. او همانگونه که تا هنوز با مدیریت سالم خانوادهاش بر فقر تسلط یافته و فقر مانع تعلیمات او نشده، ممکن در آینده نیز با همین میزان، پیش رود. اما مساله اصلی این است که این استعداد بهصورت اساسی باید شگوفا شود. با کارهای روزمرهگی و موجسواری رسانهای و خدمترسانی به او، او را از فعالیت باز نداریم.
افراط در توجه
تاریخ نشر: