توقف گفتگوهای دوحه در ایستگاه مذهب رسمی

گزارش‌ها از پشت پرده مذاکرات دولت و طالبان در دوحه حاکی است که دوطرف هنوز نتوانسته‌اند طرزالعمل آغاز و ادامه گفتگوهای رسمی را نهایی کنند. در این میان، یکی از مسایلی که گفته می‌شود موجب اختلاف شده‌، پافشاری طالبان بر به رسمیت‌شناختن مذهب حنفی به عنوان تنها مذهب «رسمی» افغانستان است.

این‌که هیأت دولت در این باره، چگونه موضع گرفته به درستی مشخص نیست؛ اما رویکرد طالبان واکنش‌ها و نگرانی‌های گسترده‌ای را در افغانستان برانگیخته‌است.

دو روز پیش، محمد محقق؛ رهبر حزب وحدت اسلامی مردم افغانستان بدون اشاره به آنچه از سوی طالبان در این باره مطرح شده، گفت که مردم افغانستان، تفاوت‌‌های همدیگر را درک کرده و به رسمیت شناخته‌اند، و مذاکرات صلح نباید این مسایل را از نو احیا کند.

این موضع همچنین در نشست روز شنبه پارلمان نیز از سوی شماری از نمایندگان شیعه، مورد تأکید قرار گرفت و درباره پیامدهای دامن‌زدن به آن برای چشم‌انداز صلح و ثبات در کشور، هشدار داده ‌شد.

بخشی از این نگرانی‌ ناشی از نگاه طالبان به شیعیان در افغانستان است. در زمان سلطه آن رژیم، یکی از اقلیت‌هایی که شاهد سرکوب‌های گسترده و مرگبار بودند، پیروان مذهب شیعه بودند. گفته می‌شود که شماری از چهره‌های پرنفوذ طالبان، تحت تأثیر آموزه‌های وهابیت، شیعیان را خارج از دایره «اسلام» می‌دانند و آنان را مهدورالدم می‌شمارند.

در زمان سلطه رژیم طالبان، پس از سقوط ولایت مرکزی بامیان که اکثریت قریب به اتفاق جمعیت آن را شیعیان تشکیل می‌دهند، یکی از سرودهای پیروزی رادیو «شریعت» – رادیو صدای طالبان- به زبان فارسی با مطلع «از وجود بت‌پرستان، بامیان آزاد شد» شروع می‌شد؛ طعنه‌ای تلخ که حاکی از نگاه آن گروه نسبت به شیعیان بود؛ نه فقط به دلیل وجود مجسمه‌های بودا در بامیان؛ بلکه بی‌تردید به جهت اعتقادات مذهبی و آیین‌های مکتبی اهل تشیع.

همچنین در زمان حاکمیت طالبان، هیچ شیعه‌ای در ادارات دولتی، استخدام نمی‌شد و ترکیب حاکمیتی آن گروه از صدر تا ذیل به لحاظ مذهبی، کاملا یک‌دست بود.

با این حساب، شیعیان نیز در کنار زنان از اقشار به شدت سرکوب‌شده در زمان سلطه رژیم طالبان بودند.

در این اواخر نیز گفتگوی ملا عبدالمنان نیازی؛ معاون طالبان شاخه ملا رسول که گفته می‌شود مورد حمایت دولت است و به منظور تضعیف گروه اصلی طالبان پس از مرگ ملا اختر منصور ایجاد شده، در یک گفتگوی بحث‌برانگیز درباره جنگجویان «لشکر فاطمیون» که متشکل از افغان‌هایی هستند که به نیابت از ایران در سوریه می‌جنگند، گفت«این‌ها [هزاره‌ها] را با همان مذهب [شیعه] دروغینی که دارند، فریب می‌دهند و در مقابل پول بسیار اندکی به کشورهای مختلف روان می‌کنند. من به آن‌ها اعلام می‌کنم که افراد و بچه‌های خود را به کشور برگردانند. اگر من آن‌ها را این‌جا [هرات] بگیرم، در داخل آتش می‌سوزانم و کسی دیگر نه استخوان آ‌ن‌ها را می‌بیند و نه گوشت‌شان را.»

اظهارات این چهره‌ جنجالی طالبان، واکنش‌های زیادی را در افغانستان برانگیخت؛ نه از این حیث که او بر «لشکر فاطمیون» که یک گروه نیابتی غیر قانونی است و دولت افغانستان آن را به رسمیت نمی‌شناسد، تاخته؛ بلکه به این جهت که او شیعه را «مذهب دروغین» می‌نامد.

این تنها ملا نیازی نیست که چنین نگاهی نسبت به شیعیان دارد؛ بلکه همان‌گونه که اشاره شد، اغلب سران و رهبران طالبان، نگرش مشابهی دارند و با توجه به این امر، اصرار طالبان بر رسمیت‌بخشیدن به مذهب حنفی به عنوان تنها مذهب رسمی افغانستان، موجب بروز نگرانی‌های گسترده می‌شود.

این در حالی است که در قانون اساسی کنونی افغانستان، هیچ مذهبی به عنوان مذهب رسمی کشور، معرفی نشده‌است.

در این باره در ماده ۱۳۰ قانون اساسی آمده‌است: محاکم در قضایای مورد رسیدگی، احکام این قانون اساسی و سایر قوانین را تطبیق می‌کنند. هرگاه برای قضیه‌ای از قضایای مورد رسیدگی، در قانون اساسی و سایر قوانین حکمی موجود نباشد، محاکم به پیروی از احکام فقه حنفی و در داخل حدودی که این قانون اساسی وضع نموده، قضیه را به نحوی حل و فصل می‌نمایند که عدالت را به بهترین وجه تامین نماید.»

از این ماده از قانون اساسی، نمی‌توان استنباط کرد که مذهب رسمی کشور، حنفی است.صرف نظر از این‌که به لحاظ رویه عملی، این ماده صرفا در دوسیه‌های مدنی مورد استفاده قرار می‌گیرد و در دوسیه‌هایی جزایی اجرا نمی‌شود.

در ماده ۱۳۱ آمده‌است: محاکم برای اهل تشیع در قضایای مربوط به احوال شخصیه، احکام مذهب تشیع را مطابق به احکام قانون تطبیق می‌نمایند . در سایر دعاوی نیز اگر در این قانون اساسی و قوانین دیگر حکمی موجود نباشد، محاکم قضیه را مطابق به احکام این مذهب حل و فصل می‌نمایند.

بر این اساس، از نظر نفوذ و اعتبار، هیچ تفاوتی میان مذاهب حنفی و جعفری در قانون اساسی وجود ندارد و در صورت فقدان حکمی در قانون، دادگاه‌ها می‌توانند طبق احکام یکی از این دو مذهب فیصله کنند.

اما در صورتی که طالبان بتوانند مذهب حنفی را به عنوان تنها مذهب «رسمی» کشور بر طرف دولت بقبولانند، نه تنها خطر حذف و سرکوبی که در دوره سلطه آن رژیم علیه شیعیان، وجود داشت، احیا خواهد شد؛ بلکه یکی از مترقی‌ترین مفاد قانون اساسی کنونی به نفع طالبان تغییر می‌کند و صلح و هم‌پذیری و وحدت در عین کثرت و تنوع، تهدید خواهد شد.

طالبان و هیأت دولت افغانستان باید این واقعیت را درک کرد‌ه‌باشند که افغانستان یک جامعه چندفرهنگی و متکثر است و به رسمیت‌شناختن تفاوت‌ها تنها رسیدن به صلحی عادلانه و پایدار خواهد بود.